آهنگ شب بود بیابان بود زمستان بود از آرش فرخزاد

متن آهنگ آرش فرخزاد شب بود بیابان بود

ﺷﺐ ﺑﻮد ﺑﻴﺎﺑﺎن ﺑﻮد زﻣﺴﺘﺎن ﺑﻮد

ﻳﺎرم در آﻏﻮﺷﻢ ﻫﺮاﺳﺎن ﺑﻮد

از ﺳﺮدی اﻓﺴﺮده و ﺑﻴﺠﺎن ﺑﻮد


در ﻓﻜﺮ ﻣﻦ ﺳﻴﻤﻴﻦ ﺑﺮ ﺧﻮﺷﮕﻞ

از ﺟﺴﻢ و ﺟﺎن ﺧﻮد ﺑﻮدم ﻏﺎﻓﻞ

ﻣﻴﻜﻮﺷﻴﺪم ﺑﻬﺮش از ﺟﺎن و دل

ﻣﻴﺒﺮدﻣﺶ ﺑﺎ ﺧﻮد ﺳﻮی ﻣﻨﺰل


ﮔﻴﺴﻮﻳﺶ از ﺑﺎد و ﺑﺎران ﮔﺸﺘﻪ آﺷﻔﺘﻪ

ﺑﺮ ﺳﺮ ﻫﺮ ﺗﺎر ﻣﻮﻳﺶ ﻳﮏ ﭘﺮی ﺧﻔﺘﻪ

زﻳﺮ ﭘﺎﻫﺎﻳﺶ ﻫﺰاران دل ﺷﻜﻔﺘﻪ


ﻃﻰ ﺷﺪ راه دﺷﻮار آﺧﺮ ﺑﺮ ﻣﻦ و ﻳﺎر

ﺑﻮﺳﻪ ﮔﺮﻣﻰ ﺑﻪ او دادم ﺑﺮدم ﻫﻤﻪ رﻧﺞ و ﻏﻢ از ﻳﺎدم

ﺗﺮاﻧﻪ ﺳﺮا ﻓﺮﻳﺪون ﻓﺮﺧﺰاد


 آهنگ شب بود بیابان بود زمستان بود از آرش فرخزاد

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد