خبرگزاری تسنیم ـ دفتر دمشق: فلسطین بدون تردید بزرگترین آرمان سردار شهید حاج قاسم سلیمانی بود و او در طول بیش از دو دهه فرماندهی نیروی قدس، بیشترین ارتباط را با گروههای مختلف فلسطینی برقرار کرد.
راهبرد حاج قاسم کار از نزدیک با تمامی این گروهها فارغ از سلایق مذهبی و سیاسی آنها بود و همین راهبرد توانست توان محور مقاومت مقابل رژیم صهیونیستی را در فلسطین چند برابر کند.
جبهه خلق برای آزادی فلسطین ازجمله این گروههای مبارز است که سران آن نزدیکی زیادی با حاج قاسم داشتند و دبیرکل آن نیز احمد جبریل مبارز قدیمی فلسطینی بود.
احمد جبریل در تیرماه سال جاری درگذشت و پسرش که این روزها معاون دبیرکل جدید این جبهه است در گفتگو با خبرگزاری تسنیم به نقش سردار سلیمانی در حمایت از گروههای فلسطینی در مسیر مبارزه با رژیم صهیونیستی پرداخته است.
خالد احمد جبریل کنار مبارزان جبهه خلق در درگیریهای اردوگاه یرموک دمشق میان کمیتههای مردمی و نیروهای ائتلاف فلسطینی با گروههای تروریستی مسلح مبارزه میکند و یک بار نیز در جریان یک درگیری مورد هدف قرار گرفت ولی جان سالم به در برد.
شما در جبهه خلق برای آزادی فلسطین ـ فرماندهیکل، بخشی از جبهه بزرگ مقاومت در برابر رژیم صهیونیستی محسوب میشوید که جمهوری اسلامی ایران نیز نقش مهمی در پشتیبانی از این جبهه دارد، بهعنوان یک فلسطینی مبارز، این نقش و اثر ایران و بهخصوص سردار شهید حاج قاسم سلیمانی در حمایت از گروههای محور مقاومت را چطور ارزیابی میکنید؟
خدای متعال در قرآن کریم میفرماید: «إن تنصروا اللّه ینصرکم ویثبّت اقدامکم»، یعنی اگر خدا را یاری کنید خداوند هم شما را یاری میکند. ما در محور مقاومت تصمیم گرفتیم که انشاءالله با عبارت «لااله الا الله» بر دشمن متجاوز و زورگو پیروز شویم و معتقدیم این هماهنگی معنوی با فرهنگ مقاومت و ذهنیت باز در نهایت منجر به یک اتفاق بزرگ خواهد شد.
در یکی از دیدارهایی که با شهید قاسم سلیمانی در دفتر ایشان داشتیم وارد سالن بزرگتری شدیم که در آن یک نقشه وجود داشت که محل سیطره داعش و جبهه النصره را نشان میداد. حاج قاسم گفت که "اکنون میخواهیم از شر رنگ سیاه داعش که اغلب خاک عراق را گرفته بود خلاص شویم".
من یک افسر فارغ التحصیل دانشکده نظامی هستم و پدرم نیز همین گونه بود، دچار تردید شدم که چگونه میتوان این رنگ سیاه داعش را حذف کرد (رنگی که روی نقشه، مکانهای سیطره داعش را نشان میداد)، ما شروع کردیم به فکر کردن درباره احتمالات، اما اراده شهید قاسم سلیمانی بالاتر از هرگونه اراده ذهنی و نظامی بود که ما از آن میترسیدیم و بعد که مجدداً به دیدار ایشان رفتیم گفتیم "میخواهیم که این نقشه را ببینیم". حاج قاسم نقشه را به ما نشان داد و دیدیم که این بار در این نقشه مکانهایی که قبلاً سیاه بود، سبز شده است.
* شما خودتان اولین بار کی حاج قاسم را دیدید و چه شناخت قبلی از ایشان داشتید؟
شهید سلیمانی مصداق آیه «و السابقون السابقون أولئک المقرّبون» (سبقتگیرندگان، آنان مقرّبان درگاهند ـآیه 10 سوره مبارکه واقعه) بود. این شهید بزرگوار روندی را در زندگی خود برگزید که او را از یک بنّای ساده به یک فرمانده بینالمللی تبدیل کرد که توانست جغرافیای منطقه را بهشکل کامل تغییر دهد.
اولین دیدار ما در سال 2000 در تهران انجام شد. حاج قاسم سلیمانی همانند یک فرد فلسطینی با شما درباره مسئله فلسطین گفتگو میکرد نه بهعنوان یک شخصیت منطقهای یا مذهبی. حاج قاسم با شفافیت تمام درباره مسئله فلسطین سخن میگفت انگار که خودش یک فلسطینی است. ما اصطلاحی داریم با این مضمون که «با دو گوش خود میشنود»، حاج قاسم پیش از اینکه تصمیمات عاقلانه و سریع بگیرد، بیشتر شنونده بود.
تردیدی نیست که مسئله فلسطین بهطور کلی و مسئله قدس بهشکل ویژه دغدغهای بود که حاج قاسم سلیمانی در ذهن و قلب و روح خود داشت، بهویژه مسئله قدس در فکر حاج قاسم سلیمانی، جایگاه بالایی داشت.
* خب، این اثرگذاری چطور خودش را در صحنه عمل نشان میداد؟
در یکی از دیدارهایی که با شهید سلیمانی داشتیم درباره داستان یهودیان در قرآن کریم صحبت کردیم. گفتگوی ما بسیار جالب و مفصل بود. حاج قاسم سلیمانی در آن زمان گفت که "من اگر درباره هرگونه مسئله انقلابی و مبارزاتی در جهان ترس و نگرانی داشته باشم، اما درباره مسئله فلسطین نمیترسم".
من درباره اصل بحث از حاج قاسم پرسیدم. من به تاریخ علاقه دارم و حاج قاسم نیز عاشق تاریخ و در آن ماهر بود. ایشان به من گفت؛ "میخواهم از تو درباره ابرهه حبشی سؤال کنم؛ روزی که برای ویران کردن کعبه آمد. ابرهه یک مسیحی و اهل کتاب بود، اما کسانی در مکه زندگی میکردند که از کفار بودند، پس آیا بهتر بود که پرندگان ابابیل بر سر اهل کتاب نازل شوند یا کفار؟ منطق نشان میداد که اولویت آن است که این پرندگان بر سر کفار نازل شوند و نه ارتش ابرهه، اما این پرندگان بر سر ارتش ابرهه فرود آمدند، میدانی چطور؟ از طریق جملهای که پدربزرگ پیامبر(ص) گفت مبنی بر اینکه «این خانه صاحبی دارد که از آن محافظت میکند»". حاج قاسم در ادامه گفت "بنابراین من درباره قدس هیچ ترسی ندارم؛ زیرا قدس پروردگاری دارد که از آن محافظت میکند."، این نگرش عمیقی است که شهید حاج قاسم داشت.